جستجو

Sep 21, 2011

نیودٍ اتحادیعنی تداوم اقتدارنظام کنونی و عاقبت٫ جنگی بدون سوخت وسوزبرای اجانب


بنیانگذار سازمان ملل متّحد  "ترومن" است. وی سیاستمدارآمریکایی و رئیس جمهوری بعدازدرگذشت روزولت درسال 1945 میباشد که تخریبگرناکازاکی وهیروشیما قلمدادگردید.

سازمان ملل متحّد میبایست وباید جایگاه رفع مشکلاتی باشد که درعصرکنونی گریبانگیرجامعۀ جهانیست؛ ولی شوربختانه چنین نمی نماید.

اینقدرآش شورشده است که جایگاه ابقاء حیثیّت وشرف  انسانی یعنی همان سازمان ملل کذایی؛ متأسفانه پذیرای رهبرپُرقدرت ترین کشورجهان گشته که ایشان به جای ارائۀ راه حلیّ برای رفع مشکلات روبه فزونی گونه گون جهان، درتاریخ 21سپتامبر 2011 ، امسال به  تبلیغات انتخاباتی آیندۀ خود میپرازد.

وی خُلف وعدۀ سخنرانیهای سالهای قبلش رامینمایدو با تأخیربه استقلال فلسطین گردن می نهد؛ ازطرفی ایشان رهبران قاتلی همانند آقای احمدی نژادباتوشه ای از دروغ ونیرنگ وامثالهم را که سخنرانیهایشان مضحک وخوراک رسانه ها و مصرف داخلی دارد وبیانگرمنافع مستکبران جهانی میباشد را  دراین مکان پذیرا می گردد.

البتّه باورم اینست که این رهبرعالی مقام وبهین پیام کشور ابرقدرت! خود بازیچۀ سیاست اقتصادی جهانست.    
 

از طرفی اعتقادات کلیشه ای هم فارغ ازکنوانسیونها حقوق بشری توانسته اند تاحدودی انسان را درخلال هزاره ها دربسترتکاملیش قراردهند؛ ولی آنهم غالباً بصورت ابزار، مانعی گردیده که همواره بشریّت را ازآرمانشهرش به دور نگاهداشته است. 


 رسوخ و نفوذ این اعتقادات کلیشه ای رامیتوان دربرخی از کشورها بدین صورت بیان کرد:

درمیان کشورهایی باتاریخ تمدّنی عریض وطویل، میتوان ازایران که پیام آور آزادی بشر ولوح کورش بزرگ ویونان مهددانش وفلسفه وهنر  نام برد که همچنان با بینشهای متفاوت انسانی توأم با خرافه ها،  ازقافلۀ گذاربه دموکراسی وحقّ وحقوق شهروندی نسبت به کشورهای پیشرفته عقب مانده و اعتقادات متافیزیکی یا ماوراء الطبیعۀ خود را بها میدهند.

دراین دوکشور٫دولتمردانشان که جوهره وجلوه ای از افکاراقشارآن جوامع میباشند باخودسانسوری ظاهرالصلاح عقلانی وخردمنشانه ی عامه پسند؛ درطیّ قرنها به خرافه ها جامۀ عمل می پوشانند و ازبُعدی٬ هویّت انسانی و ملیّ خود راتحت الشعاع نیرنگهای دکّانداران سلطه گر ومنافع طلب خودی ویابیگانه،  نسل اندرنسل به فراموشی سپرده اند.
 
  درمقطع کنونی هم بهار عرب وبازی باتفسیرهای دیگری بعنوان بهارعربی ووضعیّت کنونی کشورهای خاورمیانه ازجمله ایران، گذاری نیم بند به طرف پوستۀ دموکراسی فریبنده ایست که کارگردانان همیشگی سلطه گرجهانی باسناریویی ازپیش نوشته به دلیل عدم عزم وجزم ملل اشاره شده به بازتولید حکمرانان دیکتاتور و وابسته به خودبا روشی جدید مشغولند.


دراین رهگذرحکومتگران کنونی تاریخ مصرف تمام شدۀ اینگونه ملل هم سعی درخوش خدمتی به اربابان خود را دارند وتلاش می کنند که بالابیگریها وزمینه سازیهای به ظاهرمردمی درجلوی چشم سلطه گران  به ادامۀ چپاول ثروتهای ملیّ پرداخته حکومت کثیف خودرابه طرائف الحیل حتّی با بروز جنگ وایجادآن٬ اقتدار بخشند.

اینان از این مسئله غافلند که دیگرشکل وشمایل ورفتارهایشان مورد پسند غارتگران جهانی نیست وباتحوّل ارتباطات الکترونیکی رسانه ای سریع دنیاوخوراکهای پرازآنزیمهای حیوانی رام کنندۀ انسانها درسراسر جهان ورسانه های مخرّب،  ابرقدرتان روشهای فریب جدیدی را برای گزینش حاکمان وابستۀ به خود وایجاد کمربند سبزاسلامی وجیه المنطقه و چپاول منابع وثروت مردم این ملل اتّخاذ کرده اند.


حال چگونه میتوان باشناختی که ازفرهنگ و تاریخ وسیرتحوّلات کشورمان درخلال بکصدواندی سالۀ گذشته داریم، راه برون رفتی رابرای انسجام ویکپارچگی مردم وتمامیّت ارضی واستقلال ایرانمان برگزینیم؟


باورنگارنده این است که پیش ازانتخابات فرمایشی هشتادوهشت؛ درحالیکه خاکسترمرگباری کشوررافراگرفته بود، به پیشنهاد جنبش "ماهستیم" مورد "تجمّع مردم درصفّ نانوایی ها" حرکت روشنگرانه وفراگیری علیه سرنگونی نظام اشغالگردرسراسرکشور ایجادشده بود.

 حرکتی که دربین توده های گوناگون داخل ایران مفهوم اتّحاد ویکپارچگی را به یدک می کشیدوگسترش میداد و به گفتۀ رسانه های آزادیخواه بین المللی که اسناد آن درخبرگزاریهای گوناگون موجود است، میرفت که سرانجامی پیداکند.

ولی باموازی سازی گروهی ازحکومتگران پیشین کنارگذاشته شده ی نظام کنونی ایران و ایجاد جنبشی دولتی براساس سناریوی ازپیش نوشته شده وقراردادن آن در لایه های جنبش اعتراضی مردمی وارسال سفیران خودفروختۀ نظام اشغالگروخونریزبه اقصیََ نقاط ممالک متمدّن ، انفعال و استحالۀ و ناامیدی جنبش مردمی ملتی را رقم زدند.


آنقدر آب گل آلود شده است که همانند فیلمهای تخیلی سابق که برخی هم اکنون به حقیقت پیوسته است؛ شرکتهای چندملیتی وسلطه گران جهانی بیکارننشسه در بازیهای پِلِی اِستیشِن نوجوانان وکودکان سراسردنیا نوعی بازی به نام " حمله به ایران" گنجانده اند  که شاید ما ازآن بیخبریم که تاکنون بخش سوم آن راهم دربازارهای جهانی بفروش رسانده اند.

طبل جنگ بر دیوارهای سرزمینمان درحال نواختن است و هریک ازما از روی تنگ نظری وحسادت نهادینه شدۀ قرنهاوتهاجمات وتغییربافت ایرانی بودنمان٫ به این تصوّریم که حقیقت فقط نزد من است ودیگران حقّ وحقوقی برای ابراز وجود واظهار عقیده  ندارند! حتیّ تا جایی که نمیتوانیم با اختلاف عقیده، اتّحادعملی علیه رژیمی اینچنینی داشته باشیم وشعارمی دهیم که همه چیز راهمگان دانند؛ شاید غالبمان یک احمدی نژادشده وجِلوِه ای ازجوهره ی جمهوری اسلامی گشته ایم! 

مسئله ی اتحاد٫تشکّل و سازماندهی برای سرنگونی نظامی اشغالگر وفاسد آنچنان برای اکثریّت قریب به اتّفاقمان پیچیده شده است که درخلال دهه های اخیر تن به قضا داده هرگونه خفّت وخواری را می پذیریم! یادآوری هریک ازاین موارد عرق شرم رابرپیشانی هریک ازما می نشاند؛ ولی بسیارانی را چه باک! شاید در نظر خواننده اینگونه مطالب خسته کننده جلوه کند و به گفته ی شاعرقرن هشتم: فسانه گشت وکهن شد حدیث اسکندر- سخن  نوآر که نو را حلاوتی دگر است. 

سخنی نو ندارم؛ ولی مانندهمگان خبری نو دارم که آن راهم در تمام رسانه ها ودراغلب صفحات دنیای مجازی پیگیرش هستید. گشتار دهها جوان هم میهنم در انفجاری به تلافی سخنان رهبری حیوان صفت و جنگ طلب! مثل همیشه باخبرهای رقتّ آور ازمیهنمان و رهبری ناخواسته که برای دامن زدن به شعله های جنگ و تداوم اقتدار خود وخاندانش لٌهْ لًهْ می زند. وی فراموش کرده است که: 
درمملکت چو غرش شیران گذشت ورفت- این عو عو سگان شما نیز بگذرد. 

ایکاش سیاستمدارانمان به شکلی شفّاف راه حلّی سازنده برای این معضل فوری جامعه ی ایران ونجات هم میهنانمان از دست این ستمگران اشغالگر ارائه می دادند! دردمان مشترک و اتحادی ناپیوسته! اصلاٌٍٍ کدام اتحاد؟ فکر اغلب متفکرینمان   راهم بحای نجات وطن٫ تراووشات فرعی حقوق بشری وانرژی هسته ای تسخیر کرده است. میخواهم ازآنان بپرسم که اگر جایی برای سکونت وآرامش زندگی نداشته باشیٍد٫ آیا مباحث فوق الذکرموارد ثانوی محسوب نمی گردند؟  

در پایان براساس نوشته های پیشینم درهمین وبگاه پیشنهاد می کنم تا کلید موجود این پیوستگی را داریم وقت را غنیمت شمرده وسازماندهی هایمان را بااین شاه کلید برای سرنگونی نظام فاسدکنونی سرانجامی بخشیم. رضا پهلوی 

خوانندگان  گرامی اگرنظری مخالف من دارند٫ خواهشمندم از بیان آن خودداری نفرموده و با دلایلی خردمنشانه ارائه ی طریق فرمایند. بقولی : گرتو بهترمیزنی٫ بستان بزن! باپوزش وسپاس 

 
پاینده ایران- ماهستیم









         
       
     
  

Sep 18, 2011

یک یادگار تاریخی از جانباختۀ جاویدنام، دکتر شاپور بختیار

آخرین سخنرانی جانباختۀ جاوید نام دکترشاپور بختیار در خارج از کشور برای ضبط درتاریخ:  

آخرین سخنرانی وی پیش از ترور درکشورفرانسه، درسپتامبر ۱۹۸۹ درشهرلاهه (دنهاخ) کشورهلند بود. در این سخنرانی تاریخی که دردوبخش به صورت فیلم اسلاید می باشد، جانباخته دکترشاپوربختیار به بسیاری از سووالات  حاضران درباره شورش پنجاه وهفت و رژیم گذشته، ژنرال هایزر، تیمسار قره باغی، حزب توده، جبهه ملی، کردهاوخودمختاری، دکتر حسین فاطمی و بسیاری از پرسشهای دیگر باشندگان در نشست پاسخ می دهد.   

 این سخنرانی با ورود ایشان به سالن و ابرازاحساسات حاضران شروع میگردد. سپس آقای ایرج  پزشکزاد (نویسنده دائی جان ناپلئون) و مسوول جلسه، سخنان کوتاهی ایرادمینمایند.  

درادامه آقای داریوش مجلسی سخنرانی کرده و به مدعوین خیرمقدم میگوید و پس ازآن سخنرانی  جانباخته دکترشاپوربختیار و پاسخ به پرسشها آغاز میگردد.


بخش نخست:  




نخست وزیری که تنها ۳۷ روز ادارۀ مملکت رادر دست داشت ونامش از بسیاری نخست وزیران طویل المدّت درتاریخ ماناتر گردید!
یاد آوری اینکه اگر نشانه ها و لگوهای گوناگون روشها و نحله ها را در این دو پیوند گنجانده ام٬ آرزو دارم که از طرف بینندگان حمل بر بیوطنی این نگارنده نگردد؛ بل گنجاندن آنها فقط بمنظور و به صِرف ایرانی بودن و یا نفوذ و گسترش فرهنگ ایرانی پیش از این در آن نواحی گوناگون بویژه نواحی مرزی و وجود مرزبانان  غیورمان بوده است.
البتّه این دو فیلم اسلاید همراه باسرودها٬ چشم اندازها و نگاره هایی دیدنی وشایسته و چهره های سیاسی  آماده شده وبرای گذرِازاستبداد ودستیابی به آزادی ورهایی میهن ازهرگونه اقتدارگرایی غیرمردمی به خوانندگان٬ شنوندگان وآینده سازان گرامی پیشکش  گردیده است.
  

بخش دوم:  



جهت کسب مجموعه اطلاعاتی ازدوران زندگی مبارزاتی این جانباختۀ جاوید میتوانید به این سایت ها هم مراجعه فرمایید:  



پیشاپیش ازبینندگان گرامی سپاسگزاری نموده آرزوی پایندگی برای مام میهن و امید بهترین ها را برای هم میهنان مبارز، ستم کشیده وایرانیان دلاور را دارم٬ بدین وسیله اطهار *هست* خود را بیان می دارم. 
برگ سبزیست تحفۀ درویش!  
گرد آورنده و سازندۀ فیلمها : بهکام بختیاری 
پاینده ایران 
۲۵۷۰/۶/۲۸