جستجو

Mar 6, 2012

اسناد تاریخی و فلسفهٔ سیزده بِدَرْ وکمی شناخت

فلسفهٔ سیزده نوروز و تاریخچه٬
روز سیزده فروردین روز بسیار مبارک و فرخنده‌ای است. ایرانیان در مورد این روز شاید آگاهی کمی‌ دارند و آن را روز نحس می‌‌دانند و برای بیرون کردن نحسی از خانه و کاشانهٔ خود به کنار جویبارها و سبزه‌ها می‌‌روند و به شادی می‌‌پردازند.

تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است و این روز را غالباٌ سعد و فرخنده دانسته اند. (برخی نظریات براین پایه است که عدد سیزده برمیگردد به طرز قرارگیری ستارگان در منظومه خورشیدی. منجّمان وستاره شناسانی براین باورند که اجسام خیلی بزرگی مانند ماه و حتی کوه به نوعی ارتعاشات صوتیی ازخود ایجاد ومنتشر میکنند که بر موجودات زنده و بویژه برمغزانسان اثرگذاشته که  بازدهی آن آثاروبار مثبت و یا منفیی بهمراه دارد که موجودات به شکلی ازخود نشان می دهند که همین موضوع٬ پایه ی برخی اعتقادات بشری را به اثبات می رساند  که در این مختصر نمی گنجد که حتی منفی ترین مبحث آن که ریشه در دروغ سیزده میباشد را بیان نمود؛ ولی دراینجا میتوان تنها یک نمونه از آن و بازتاب اعمال انسانی را براثر نظریه ی بالا بازگو کرد.





این روایت پایه واساس علمی ندارد و در مورد بد شگونی سیزده در داستانهای غیرمستند تاریخی و شاید دلپذیر در خلال قرنها سینه به سینه گشته و سپس در نظام کنونی خرافه گرا در زیارتگاهی که نگاره ی آن را در زیر می بینید٬ شوربختانه بعنوان شجره ی زیارتگاه در تابلویی به نگارش در آمده است. بر پژوهشگران تاریخ ایران در داخل کشور فرض است که در روشن شدن این مورد و نفی آن همّت گمارند و تاکنون این کمترین در مطالعاتم با چنین موردی برخورد ننموده ام!    



نقل است خشایارشاه مشاوری یهودی به  نام مُردِخای داشت. گویا خشایارشاه قصد حمله به یونان میکند که همسر ش وَشْتی که این داستان در بخش اوّل کتاب اِستِر یا تورات آمده است٬ مانع این کار می شود و می گوید: ما که بر 127* ایالت حکومت داریم حال چرا جنگ و خونریزی به راه بیندازم؟


اما  از آنجا ئی که یهودیان با یونانیها از قدیم الایام دشمنی خونی داشتند٬ مردخای خواهان جنگ ایران و یونان بود؛ اما همسر خشایارشا مانعی برای این کار بود. به  همین دلیل مردخای در گوش خشایارشاه می خواند که این زن که امروز با شما مخالفت میکند چند وقت دیگر در صدد توطئه برعلیه شما خواهد بود و شما را به قتل میرساند تا پسرش رابه تخت پادشاهی بنشاند.

الغرض این جناب مردخای توانست در هنگام مستی خشایارشا ه ،حکم خلع وشتی را بگیرد و در بعضی ار روایات  هم آمده که شاه به وشتی دستور داد که لخت در برابر  سرداران سپاه راه برود امااو سر پیچی می کند و اعدام می شود.

از آنجا که خشایارشاه نمیتوانست بدون همسر بماند دستور دادن زیبا ترین دختران ایران زمین را جمع کنند که این کار یک سال طول کشد و مصادف شد با عید نوروز. در این عید یکی از خواجه گان درباره خشایارشاه که یهودی بود با هماهنگی مردخای هر شب برادر
زاده ی مردخای را به بالای سر شاه می فرستدتا از روی عمد برای خشایارشاه قصه های عاشقانه بگوید. 



از طرفی مردخای این دختر را که نام اصلی آن هاداسا بود  جز لیست کاندیدا های همسری پادشاه قرار میدهد و نام او را اِستِر میگذارد.وقتی کاندیدا ها به دیدار شاه می آیند شاه تا صدای آن دختر را میشنود اورا انتخاب میکند .

بعد از مدتی هامان وزیرخشایارشاه به مردخای و استر شک میکند اول گمان به خیانت میبرد اما بعداٌ به آن نتیجه میرسد که اینها فقط با هم صحبت میکنند. پس از آن طی پی گیری  هایی  متوجه میشود که این دو یهودی هستند و سپس به پادشاه خبر داد که این دو قصد به هم ریختن حکومت را دارند و خشایارشاه راضی شد که آنهارا اخراج کند؛ اما خشایارشا ه ماجرا را به استر  لو می دهد و او هم به عمویش مردخای میگوید. اینجا بود که نقشه فاجعه ای بزرگ طراحی می شود .

شب دوازدهم فروردین مردخای به شاه شراب می خوراند و حکم اعدام هامان و تمامی دارو دسته و اطرافیانش را از شاه می گیردو صبح روز ۱۳ فروردین حکم اجرا می شود و به روایتی ۷۷۰۰۰ نفر ایرانی در این ماجرا به قتل می رسند و از ان روز ۱۳ فروردین در فرهنگ ما ایرانی ها بدشگون ونحس میشود





در صفحه ۲۲۶ آثار الباقیه ابوریحان بیرونی‌ درجدول روزها، سیزده راسعد و فرخنده به حساب آورده و این روز را تیر روز به رسم پیشینیان یاد کرده است.

جمشید شاه روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم، خیمه گاه و خرگاه برپا میکند و بار عام می‌‌دهد و آنچنان که در تواریخ پیشدادیان ذکر گردیده، چندین سال متوالی این کار را انجام می‌‌دهد که در نتیجه این مراسم به صورت سنّت و مراسم در می‌‌آید و از آن به بعد ایرانیان سیزده بِه درْ را بیرون از خانه برگزار می‌‌نمایند. 




بعد از اسلام چون سیزده تمام ماه‌ها را نحس می‌ دانند، به اشتباه سیزده نوروزنحس شمرده شده، ابو نصر فراهی در دو بیت نحوست ماه‌ها را بیان می‌کند:

 هفت روزی  نحس باشد د ر مهی        ز ا ن  حذر  کن !  تا   نیابی    هیچ    رنج

 سه  و  پنج  و سیزده  با  شانزده        بیست و یک و بیست و چهار و بیست و پنج 





سیزدهم هر ماه شمسی‌ که تیر روز نامیده می‌‌شود مربوط به فرشته بزرگوار و ارجمندی است که تیر نام دارد. در زبان پهلوی آن را تیشتر می‌‌گویند. فرشته مقدس تیر در کیش مزد یسنا مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او می‌‌باشد. لذا ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی‌ کردن كه باياددوازده ماه ازسال است روزسيزدهم نوروزراكه فرخنده است به باغ وصحرايی می رفتند وشادی می كردندودرحقيقت با این ترتیب رسمی‌ بودن دورهٔ نوروز را به پایان می‌‌رسانیدند. 


علف گره زدن:

افسانهٔ آفرینش در ایران باستان و مسئلۀ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی در باره‌ کیومرث حائز اهمیت است. در اوستا چندین بار از وی سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نخستین بشر نامیده است. گفتهٔ حمزهٔ اصفهانی در کتاب سنۀ ملوک الارض و الانبیا صفحه های ۲۳ و ۲۹ و گفتهٔ مسعودی در کتاب مروّج الذهب جلد دوم صفحه های ۱۱۰ و ۱۱۱ و بیرونی‌ در کتاب آثار الباقیه همان آگاهی‌ است که در منابٔع پهلوی وجود دارد.




مشیه و مشیانه که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزده فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاهی شناخته شده نبود، آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند.   




به همین دلیل ایرانیان باستان از این راز به خوبی‌ آگاهی‌ داشتند و آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می‌‌دادند و امروز هم دختران وپسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره می‌‌زنند. 
برداشت نگاره ای از اینترنت

این مراسم از زمان کیانیان تقریبا متروک شد؛ ولی‌ در زمان هخامنشیان دوباره شروع شده و تا امروز باقی‌ مانده است.

در کتاب مجمل التوایخ چنین آمده است: اولین مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را گُل شاه گویند، زیرا پادشاهی او اِلاّ بر گل نبود. پس پسرودختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نودو چهار سال بی‌ پادشاه ماند.

در بحث جشن نوروز در بسیاری از کتب آمده است که کرد‌های ایران و عراق که زرتشت را از خود می‌‌دانند، روز سیزدهم فروردین را جزو جشن نوروز به حساب می‌‌آورند.













ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برداشتی از کتاب: اصل و نسب و دین ایرانیان باستان نوشتهٔ عبد العظیم رضایی 
* تعداد ۱۲۷ کشور هم در کتاب اصل ونسب... ذکر گردیده؛ ولی روایت خشایارشاه و داستان بدشگونی را از خبرگزار و دوست فرزانه و روزنامه نگارم٬ آقای بیژن صف سری شنیدم  

گردآورنده ونگارش: بهكام بختياری 
آیین های پارسی مانا باد 
۱۰ فروردین ماه ۲۵۷۱ سالِ ایرانی

بازنویسی وگسترش متن ۳۱ مارس  ۲۰۱۰
Behkam Bakhtuari














No comments:

Post a Comment