جستجو

Nov 23, 2011

آیا کنگره ملی تا چه حد میتواند "ملی" باشد؟




داریوش مجلسی
نظر سنجی زیر از طرف عده ای از جوانان پرشور در داخل کشور انجام گرفته چون واقعا جو غالب در جامعه ما بخاطر تحولات اخیر و خطر جنگ، ملتهب و در جستجوی نوعی اتحاد میباشد و بخاطر وجود همین جو مناسب عده ای از روی حسن نیت و عده ای هم بخاطر فرصت طلبی شعار کنگره ملی را سر داده و بدون هیچگونه هدف معین و یاتعریف مشخص از چگونگی طیف شرکت کننده، شعار همه با هم سر میدهندکه چنین جمع شله قلمکاری نه بصلاح است و نه عملی.  عنوان "کنگره ملی" تعریف و معنا دارد و نمیتوان آنرا همه جا و در هر موردی بکار برد.
اصطلاح " ملی" یعنی فراگیر و سراسری، که شامل همه ی طیف های سیاسی ایران میگردد. این از محالات است که بتوان همه و یا تمام گروهها را بزیر یک سقف جمع نمود که اگر هم ممکن باشد بجائی نخواهد رسید.  این تجربه ناکام تاکنون بارها در گذشته تجربه شده و تا کنون منجر به هیچ نتیجه ای نگردیده و دلیلی نمیبینم که اینبار به نتیجه برسد مضافا به اینکه درایران حزب و یا سازمان بمعنای کامل کلمه بچشم نمیخورد، بجز دو استثناء در کردستان.  
نظر به عدم وجود سابقه ی تحزب در جامعه ایران، شخصیتها نقش احزاب را بازی میکنند و متاسفانه تعداد شخصیتهائی که قادر و مایل به نشستن در کنار هم باشند بیش از تعداد انگشتان دو دست نمیباشند.  لذا خیلی پسندیده تر و کارا ترمیبود چنانچه این چند شخصیت بدور هم مینشستند و با صلاحدید همدیگر اقدام به تصمیمگیری مینمودند و افراد دیگری را بهمکاری دعوت میکردند. 
با تشکیل اولین نطفه از چند شخصیتی که حضورشان در کنار هم باعث حرکت و جوشش در جامعه میگردد میتوان هم مورد خطاب جامعه بین المللی قرار گرفت و هم حامی خوبی برای مبارزین داخل کشور بود؛ چون مطمئن باشید تحول  و حرکت در داخل ایران صورت خواهد گرفت  و ما در بهترین حالت میتوانیم حامی خوبی برای آنها باشیم.
آنهائی که فکر میکنند میتوان در خارج کشور اقدام به ایجاد آلترناتیو برای داخل کشور نمود متاسفانه در دنیای وهم و خیال بسر میبرند و نه از تحولات داخل کشور مطلعند و نه جو برونمرز را خوب درک نموده اند.  باید صادقانه اذعان کنم، تلاشی را که رضا پهلوی برای تشکیل جمعی از مخالفان برای سازماندهی مبارزه بکار میبرد بدون اینکه نقش کلیدی برای خود قائل شود بسیار قابل تحسین است. 
با وجود اصرار و فشار بخشی که خود را - بدرست یا به غلط- هوادار وی معرفی میکنند از هرگونه حرکت فردی اجتناب ورزیده و بارها اعلام نموده که نه در خط سلطنت است و نه سودای رهبری در سر می پروراند.  جای تاسف است که این سوته دلی و صداقت و شفافیت و بخصوص دغدغه  وطن را در کمتر شخصیت دیگری میتوان یافت. 
حتما خواهید پرسید که از نظر من موتلفه هائی که میتوانند در کنار هم قرار گیرند چه کسانی هستند؟  البته من نه غیبگو هستنم ونه قادر به درک محتویات قلبی دیگران میباشم و شاید انتخاب من بیشتر آرمانی و آرزوئی است تا واقعی.  ولی میتوان نظر به مواضعی که تاکنون از شخصیتها و افراد دیده و شنیده شده و مشاهده راهی که تاکنون پیموده اند چنانچه من دارای این اختیار محال بودم بهترین ترکیب حاضر را در شخصیتهائی که نام میبرم میدیدم.
 با قبول این واقعیت که شخصیتهای مورد انتخاب من هم از لحاظ جایگاه سیاسی و اجتماعی و هم از لحاظ ایده و اعتقاد تفاوتهای زیادی با هم دارند ولی با این وجود قادر بهمکاری برای نجات وطن میباشند.  شخصیتهای مورد انتخاب من هم در داخل و هم در خارج حضور دارند و بخشی هم درزندان.  با تائید طرح نظرسنجی جوانانی که در داخل کشور به این همه پرسی پرداختند و بیشترین رای به شاهزاده رضا پهلوی تعلق گرفت اولین انتخاب من شخص ایشان خواهند بود.
سپس دیگرشخصیتهای مورد انتخاب من  (بدون رعایت اولویت) عبارت خواهند بود از مهندس حسن شریعتمداری، هجری (حزب دموکرات کردستان)، مهتدی (کومله)، کورش زعیم و عیسی خان حاتمی از جبهه ملی، عباس امیر انتظام، حشمت الله طبرزدی، آیت الله بروجردی، شیخ کروبی،  زینالی (جنبش آذربایجان)، دوشوکی از جنبش بلوچستان. نازنین افشین جم، مهرانگیز کار، ضیاء الدین صدرالشراف، علیرضا نوریزاده وچند نفر دیگر که فعلا حضور ذهن ندارم ولی نمیتوان اهمیت "جنبش ماهستیم" و نیز "همبستگی" را نیز نا دیده انگاشت. البته این گزینه های من چیزی در حد یک آرزو بیش نیست که نمیدانم تا چه حد روزی امکان وقوع آن بیش از یک آرزو خواهد بود.  
درپایان خواهشمندم طرح نظرسنجی را با کلیک بر روی لینک زیر تماشا بفرمایید! 

http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-71673


درج کننده: بهکام بختیاری- پاینده ایران

No comments:

Post a Comment