جستجو

Oct 28, 2011

کلیدآزادی زندانیان سیاسی-اجتماعی وهمۀ ایرانیانء دربند نزد چه کسی است؟


همآنگونه که میدانیم دونوع حکومت بیشترنداریم. یکی دیکتاتوری ودیگری دموکراتیک که نوع دوم آن آرزوی همه ی ماست. حال هیچ فرقی نمیکند که حکومتی که ازطرف مردم انتخاب میشود، چه کس وکسانی باشند که زندان ایران را رهایی بخشندوبه گونه ای نباشد که ازچاله درآمده به چاه اُفتیم . حال چندان فرقی نمی کند که پادشاهیهای تشریفاتی اروپا یاسوسیالیستها وکمونیستهای اروپایی، جمهوری خواهان ملّی گرا ومشروطه خواهان وغیره.. باشند.

مهم اینکه یکپارچگی ایران ورعایت حق وحقوق شهروندی به ایران برگردد وحکومتگریا حکومتگران، شخص ویاگروهی باشند که بتوانند ابتدامنافع ملیّ ایرانیان وسپس منافع شهروندی ورفع هرگونه تبعیض وترورشخصی یادولتی رادر مام میهن وآنگاه در سراسرجهان جامۀ عمل بیوشانند. کلید معمّای آزادی ایران و ایرانی ونگهبانی وپاسداری ازآن وسپردن آن بدست آیندگان فقط در دو واژ ه ی زیر خلاصه میگردد که دلایلش را درادامه ی آن بیان میدارم:

رضاپهلوی

درحال حاضرشخصی فرهیخته تر، انسجام یافته تر، باتجریه تر ودلسوزترازایشان درمجامع جهانی نمیشناسم که باتوجّه به آشنایی به چند زبان زندۀ دنیا به عنوان یک شهروند سرشناس ایرانی، باحفظ تمامیّت ارضی واحترام متقابل بین دولتها وابرازبیان اتّحاد فی مابین تمام گروه های سیاسی کارآمدتر باشد.


مبارزی واقعی و میهن دوست که درخلال این سی وسه ساله ی اخیرشناختی کامل از برخی دغدغه ها ونگرانیهای هم میهنانش دارد، ایشان میتواند گیرنده ی حقّ وحقوق ازدست رفتۀ ماباشد وبجزایشان فردی را سراغ ندارم.

غالب متفکرین، روشنفکران وسیاستمداران روزگار ما ویا سیاسیکاران دوسه ساله ی اخیروبرخی منفعلین سیاستزده ی شهرت طلب دهه های گذشته که درتاریکخانه هایشان نشسته وسازمخالفت وتفرقه بین ایرانیان رامی نوازند؛ روششان به گونه ای بوده است که تاکنون خشتی رابر خشتی دیگر ازبُعدسیاسی بنا ننهاده اند.

اگرهماهنگی وتوافقی براین رأی وپارلمانی شدن کشورمان نباشد؛ سالهای درازی می نشینیم وتماشاگر تداوم نظام اسلامی وشاهدبرگشت به دوران طلائی امام خمینی ورعایت بدون تنازل قانون اساسی جمهوری#اسلامی با زدوبندهای سیاسی بین المللی وسناریوهای ازپیش نوشته شده وپر رنگترکردن کمربند سبزی همانند بهارعرب کذایی خواهیم بود!

مسلماَ براساس مقدمه ی کتاب ''تولدی دیگر'' به قلم شادروان دکترشجاع الدّین شفا؛ ملتی که در هزاره ی قبل از ورود اسلام بین هشت حکومت؛ چهارتای آن مهاحم بوده و بعدازاسلام بین سی وچهار حکومت؛ فقط هفتای آن ایرانی بوده است؛ بافت ایرانی واقعی خودرا از دست داده است و بدوراز راست گفتاری و درستکرداری افتاده است؛ هماهنگی یک اتٌحاد مشترک در بین ملتی اینگونه؛ بسی مشکل میباشد؛ ولی به آرزوی اینکه مردمانمان از دروغ و پلشتی همواره بدور باشند. 

این موارد، تجربه و نظرمن است که میدانم سروصداهایی را چه بسا ازروی ناآگاهی وتعصّب برخی بدنبال خواهد داشت. مبارزات مثبت ایشان مبنی بریکپارچه نمودن ایرانیان، نشانگرابرازوجود و اظهار"هست" ایشان میباشد. 

باسپاس- بهکام بختیاری 
هفتم آبانماه ۲۵۷۰ ایرانی 
پاینده ایران و ایرانی 






No comments:

Post a Comment